افغانستان به دلیل موقعیت ژئوپلتیک و استعداد افراطگرایی برای هر 3 گروه طالبان، القاعده و داعش جذابیت دارد اما از این بین تنها طالبان بومی این کشور هستند و 2 گروه دیگر در رقابت هستند تا بر این جغرافیا مسلط شوند.
به گزارش انصار به نقل از خبرگزاری فارس، پس از این که (ابوبکر البغدادی) با اعلام خلافت کوشید تا خلیفه مسلمین لقب گیرد، تلاش دیگری را در بسط قلمرو خود آغاز کرده است.
این بار وی قصد دارد تا در مناطقی فراتر از عراق و سوریه به یارگیری بپردازد؛ این تلاش در راستای بلندپروازیها و یکی از شعارهای دولت او با مضمون (باقیه و تمدد) است که مفهوم آن (پایدار و فراگیر) است.
چندی پیش نقشهای در رسانهها منتشر شد که بر اساس سیاست اعلامی داعش طراحی شده است.
این نقشه رؤیای دولت اسلامی برای بسط خلافت بوده و در آن منطقهای به نام خراسان نامگذاری شده که شامل کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، هند، سریلانکا، بنگلادش و نپال میباشد.
**ورود داعش به قلمرو ملا عمر
هفته گذشته پایگاههای خبری معتبر اعلام کردند بروشورهای تبلیغی داعش در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان توزیع شده است.
بر اساس این خبرها، در میان ساکنان اردوگاههای مهاجرین افغان در شهر (پیشاور) مرکز ایالت خیبرپختونخوا پاکستان نیز چنین بروشورهایی توزیع شده است.
این بروشورها با عنوان (فتح)، در 12 صفحه به زبانهای دری و پشتو منتشر شده و در آن پس از توضیحاتی درباره دولت اسلامی از مسلمانان افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی دعوت شده تا از آن حمایت کنند.
در کشورهای افغانستان و پاکستان به دلیل شرایط خاص، سیاسی، امنیتی و اقتصادی زمینه حضور گروههای بینادگرا فراهم است.
(وزیرستان) پاکستان، یکی از مناطق هفت گانه مشهور به مناطق قبایلی آزاد و هم مرز با ولایت (خوست) افغانستان میباشد و بهشت گروههای افراطی لقب گرفته است؛ از همین رو گروههای متعدد افراطی مانند طالبان افغانستان، (حزب اسلامی)، (شبکه حقانی)، (تحریک طالبان پاکستان)، (لشکر جهنگوی)، (القاعده)، (حرکت اسلامی ازبکستان) در این 2 کشور فعالیت میکنند.
به همین دلیل، داعش از میان کشورهای مختلف ابتدا این 2 کشور و به ویژه افغانستان را هدف قرار داده است. (البته بر اساس برخی گزارشها برنامههای تبلیغی داعش در ازبکستان هم آغاز شده است. مسلمانان این کشور هم زمینه پذیرش این دعوت را دارند اما علت عدم اسکان گروههای بنیادگرا مانند حرکت اسلامی ازبکستان در آن، ثبات سیاسی و حاکمیت مقتدر آن کشور است).
**تحرکات داعش در قلمرو طالبان
داعش نخستین گامها را برای ورود به قلمرو (ملا محمدعمر) رهبر (امارت اسلامی) برداشته است. طالبان ملا عمر را امیرالمؤمنین میخوانند و بسیاری از گروههای بنیادگرا با وی بیعت کرده و تحت امر او هستند.
اما آیا این اقدام تقابل خلیفه و امیرالمومنین محسوب میشود؟ برای پاسخ به این پرسش باید به بررسی واکنشهای طالبان به تاسیس دولت اسلامی و اعلام خلافت ابوبکر البغدادی پرداخت.
تا این زمان در اطلاعیهها و منابع خبری طالبان، هیچ گونه واکنش منفی به تأسیس دولت به اصطلاح اسلامی یا اعلام خلافت ابوبکر البغدادی مشاهده نشده و سخنگوی این گروه نیز از هر گونه اظهار نظر در این باره اجتناب کرده است.
رهبر طالبان هر ساله در عید فطر پیامی منتشر میکند که در آن مسائل داخلی به تفصیل و مسائل بسیار مهم کشورهای اسلامی به طور مختصر انعکاس مییابد.
در پیام عید فطر امسال وی، تحولات سوریه و فلسطین بازتاب یافت اما به تأسیس دولت اسلامی و اعلام خلافت ابوبکر البغدادی که از مهمترین تحولات بودند، هیچ اشارهای نشد.
عدم ذکر این 2 مسئله و سکوت سخنگوی این گروه در این مورد تأمل برانگیز است؛ با این وجود اخبار جنگهای داعش در عراق در پایگاه خبری طالبان پوشش داده میشود و حتی این گروه از کلمه (مجاهدین) برای جنگجویان استفاده میکند.
**آشکار شدن برخی دیدگاهها نسبت به داعش
(وحید مژده) یکی از کارشناسان منطقوی است و به تازگی از وی مطلبی با نام (داعش و احیای خلافت) منتشر شده است. مژده در این مقاله ابتدا به سرگذشت فردی به نام مولوی (عبدالرحیم مسلمدوست) میپردازد که بر اساس ویدئوی منتشر شده، وی با ابوبکر البغدادی اعلام بیعت کرده است.
در رسانهها چنین عنوان شد که مسلم دوست از فرماندهان طالبان افغانستان بوده است.
مژده در این نوشتار با بررسی پیشینه وی، هر گونه ارتباط مسلمدوست با طالبان را رد کرده، گرایشات وی به سلفیگری را برجسته میسازد و در نهایت او را از فرماندهان سابق حزب اسلامی (حکمتیار) (رقیب عمده طالبان در افغانستان) نشان میدهد.
در حقیقت هدف مژده از تحریر این مقاله، رد ادعای ارتباط مسلمدوست با طالبان میباشد. وی (داعش) را گروهی (تندرو) میخواند که رهبر القاعده از این تندروی بیزار بود اما مجبور بود لب فرو ببندد.
روزنامه (Dailymil) چاپ انگلیس نیز مدعی شده که طالبان افغانستان طی بیانیهای به زبان عربی (در اواسط ماه رمضان) به طور غیر مستقیم از جنگجویان داعش خواسته است تا از افراطگرایی، قضاوت بدون دلیل اجتناب کرده و باعث عدم اعتماد نگردند.
وحید مژده بر این اعتقاد است که ممکن است امریکا و غرب از داعش برای شکاف در میان گروه طالبان و القاعده استفاده کند.
از این سخن میتوان درک کرد که طالبان یا دست کم طیفی از آنان به داعش به عنوان یک رقیب و یا خطر مینگرند که ممکن است با جذب برخی از فرماندهان طالبان، به یکپارچگی این گروه آسیب برساند.
آن چه میتواند تصدیقی باشد برای نظریه مژده، اعلام بیعت مجدد (ایمن الظواهری) رهبر سازمان القاعده با ملا محمد عمر است.
هفته گذشته الظواهری طی پیام ویدئویی، علاوه بر اعلام تأسیس شاخه هند این سازمان، با رهبر طالبان افغانستان بیعت مجدد کرد؛ این بیعت مجدد میتواند دال بر نگرانی القاعده از فعالیتهای تبلیغی داعش در قلمرو افغانستان و حتی آسیای مرکزی و شبهقاره باشد.
**تفاوت طالبان و داعش در قبال فعالیت جهانی
پیش از این نام داعش، (دولت اسلامی عراق و شامات) و (دولت اسلامی عراق و سوریه) بوده است اما پس از عزم رهبر آن بر اعلام خلافت، نام آن تغییر یافت تا گسترده جغرافیایی محدودی را در بر نگیرد. البغدادی با این نامگذاری، محدودیت جغرافیایی را کنار گذاشت و خود را خلیفه کل مسلمین بیان کرد.
داعش خود را محدود به مرزهای جغرافیایی عراق و سوریه نمیداند و همان گونه که در نقشه آنان ترسیم شده بخشهایی از چند قاره را در بر میگیرد اما فعالیت طالبان بر خلاف داعش، محدود به مرزهای جغرافیایی افغانستان است.
هیچگونه آرمان و آرزوی بسط امارت اسلامی به کشورهای دیگر از سوی رهبران این گروه صورت نگرفته است.
در آخرین پیام سالانه ملا عمر بار دیگر به کشورهای همسایه و خارجی اطمینان داده شد که مبارزه این گروه برای برپایی نظام مثلاً مستقل اسلامی و استقلال افغانستان است.
رهبر طالبان تأکید کرده که این گروه اراده مداخله و ضرر رساندن به همسایگان، کشورهای منطقه و جهان را ندارد.
امریکا تاکنون طالبان را در لیست سیاه گروههای تروریستی قرار نداده است؛ در سالهای اخیر نمایندگان واشنگتن و طالبان چندین مورد مذاکرات مخفی داشتهاند.
در این مذاکرات مقامات امریکایی به این استنباط رسیدهاند که طالبان تهدیدی علیه امنیت ملی امریکا نیست و این گروه اجازه نخواهد داد که از قلمروش حادثهای مشابه 11 سپتامبر تکرار خواهد شد. به همین دلیل، لحن مقامات امریکایی تغییر فاحشی کرده است.
در صورت همکاری طالبان با داعش، این سیاست طالبان نقض خواهد شد و به همین دلیل بعید به نظر میرسد که طالبان دستاوردهای چندین ساله را قربانی همکاری با گروهی کند که اکثریت کشورها علیه آن بسیج شدهاند.
**گرایش فرماندهان تندرو و نسل جدید جنگجویان به داعش
طی چند ماه گذشته تعداد محدودی از فرماندهان شبه نظامیان از داعش اعلام حمایت کردهاند. (ابوالهدی السودانی) یکی از فرماندهان سابق القاعده در افغانستان، (میرویس) یکی از فرماندهان شبهنظامی مستقر در شمال افغانستان که خود را وابسته به حزب اسلامی حکمتیار خواند و مولوی عبدالرحیم مسلمدوست از فرماندهان شبهنظامی از جمله کسانی بودند که اعلام کردند با دولت اسلامی بیعت خواهند کرد.
گزارشهایی وجود دارد که از پیوستن 9 تن از فرماندهان محلی القاعده در افغانستان و پاکستان به داعش حکایت میکند.
(احسان اله احسان) رهبر گروه جماعت الاحرار پاکستان که به تازگی از طالبان پاکستان جدا شده نیز برای همکاری با داعش اعلام آمادگی کرده است.
(مایکل سمپل) نماینده سابق اتحادیه اروپا در افغانستان که کارشناس گروههای بنیادگرا است، بر این عقیده است که فرماندهان تندرو شبهنظامی بیشتر مجذوب داعش شدهاند.
وی معتقد است که پیروزیها و دستاوردهای داعش در عراق، فرماندهان جوان را مجذوب خود ساخته و به همین دلیل امکان پیوستن آنها به این گروه بیشتر است.
عامل دیگری که میتواند سبب ترغیب جنگجویان برای پیوستن به داعش گردد، عامل مالی است. داعش، ثروتمندترین گروه تروریستی جهان عنوان میشود؛ این گروه با استفاده از امکانات وسیع مالی و نظامی، به سادگی میتواند با گروههای افغان رقابت کند. فقر و بیکاری از جمله دلایل جذب جنگجویان به گروههای بنیادگراست.
یکی از دیگر از عواملی که میتواند جنگجویان را برای پیوستن به داعش ترغیب کند، بحث حی و حاضر بودن ابوبکر البغدادی است.
تعدادی از کاربران شبکههای اجتماعی که گرایش به بنیادگرایی دارند، به حضور البغدادی و در صحنه بودن او شوق و اشتیاق زیادی نشان داده و برای بیعت با این خلیفه اظهار شوق نمودهاند. (بر خلاف ملا عمر که پنهان و مخفیانه زندگی میکند(.
عوامل یاد شده میتوانند بخشی از ستیزهجویان موجود در افغانستان را جذب داعش کنند.
هر چند طالبان، القاعده و داعش گروههای بنیادگرا هستند اما هر یک با دیگری تفاوتهایی دارد. افغانستان به دلیل موقعیت ژئوپلتیک و استعداد افراطگرایی، برای هر 3 گروه جذابیت دارد. از این بین تنها طالبان بومی این کشور هستند و 2 گروه دیگر در رقابت هستند تا بر این جغرافیا مسلط شوند.
طالبان تاکنون موضع منفی در قبال داعش و خلافت ابوبکر البغدادی اتخاذ نکرده اما عدم اشاره ملا عمر به تأسیس دولت اسلامی و خلافت البغدادی در پیام سالانهاش و همچنین هیچ گونه اظهار نظری از سوی سخنگوی طالبان در این باره، از سکوت معنیدار این گروه حکایت میکند.
از نوشتههای وحید مژده چنین استنباط میشود که طالبان، داعش را به چشم یک رقیب مینگرد.
بر اساس سیاست اعلام شده، طالبان و داعش در زمینه فعالیت برون مرزی تفاوت دیدگاه دارند از این رو بعید به نظر میرسد که طالبان تمایلی برای همکاری با آن داشته باشند؛ علاوه بر آن هر گونه همکاری با این گروه، دستاوردهای چند ساله طالبان را به مخاطره خواهد افکند.
بیعت مجدد الظواهری رهبر القاعده با ملا عمر نشان میدهد که این سازمان، قصد ندارد طالبان را به عنوان یک متحد مهم منطقهای از دست دهد.
جنگجویان و فرماندهان ناراضی و تندرو وابسته به گروههای بنیادگرای مستقر در این منطقه ممکن است از گروههای خود جدا و جذب دولت اسلامی شوند.
این اتفاق در حال رخ دادن است و ممکن است در آینده سبب بروز درگیریهایی میان این گروهها گردد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2421